خلاصه کتاب:
مثل همهی آبهای ریخته که دیگر برنمیگردند، مثل همهی تیرهایی که از کمان رها شدهاند، رها شو سمت من…! عقاب بیپری شدهام که دستش کوتاهست برای رسیدن به تو! اینبار… تو بیا و بمان و دیگر برنگرد…
خلاصه کتاب:
این رمان در مورد دختری به اسم مدیا است که بورسیه لندن می گیره یک دوست صمیمی و داداشی به اسم ارشیا پیدا می کنه بعدها مدیا با پسر خاله ارشیا که اسمش آرشاویر آشنا میشه تا اینکه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.