خلاصه کتاب:
قصهی دختری رو روایت میکنه که کنار خانوادهش زندگی میکنه و روحیهی هنری اون باعث شده دختر شاد و سرزندهای به نظر برسه. سایه به واسطهی رشته و شغلی که داره وارد رابطهای میشه که از نظر خودش چندان جدی نیست؛ اما همین امر باعث میشه ناخودآگاه مسیر زندگیش با ورود اشخاصی که سر راهش قرار میگیرن تغییر کنه… آدمها و ماجراهایی که خود به خود باعث اتفاقهای شهر بی آبرو شدند…
خلاصه کتاب:
مرضیه دختر زیبای چشم آبی که عاشق نعمت، مرد فرش فروش همسایه شون میشه… مردی که جز شکنجه و آزار چیزی برای مرضیه ندارد… عشق نعمت اجاره نمیده که مرضیه پسر لاغر اندامی را که همچون سایه دنبالش هست را ببیند. با ازدواج مرضیه با نعمت، او از خانواده طرد و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.