خلاصه کتاب:
آرزو و امید قصد ازدواج دارند ولی این وسط جواب یک آزمایش همه چیز را بهم می زند. امید با دخترخاله ی خودش نامزد می کند و آرزو می ماند و دنیایی از تنهایی. با ورود شخصیت غریبی به اسم امیرعلی به زندگی آرزو همه چیز تغییر می کند و باید دید امیرعلی چطور آرزوی ناامید را به زندگی برمی گرداند . آیا این دو می توانند در کنار هم زوج خوشبختی باشند در صورتی که آرزو هنوز هم به امید فکر می کند ؟؟ …
خلاصه کتاب:
دختری به نام روشنا که اسیر عشق مردی به نام شاهان می شه. مردی با چشمان آبی و مادری که رازهای نگفته ای داره. اما روشنا در نیمه راه زندگی با یه تلنگر متوجه ی راز بزرگ این خانواده می شه و زندگی روی جدی ترش رو به اون نشون می ده…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.