دانلود رمان رقص حباب از غزاله پایان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پناه بازیگری است که با امیریل خوانندهی مشهور و مرموزی وارد رابطه میشه ولی بعد عکسهاش با امیریل پخش میشه و …
خلاصه رمان رقص حباب
چشمانش را از دریا گرفت و به علی دوخت. بغض را در گلویش جا انداخت و چشمانش با یک پلک زدن پر از اشک شد: -من برای این زندگی تمام تلاشم رو کردم اما تو نخواستی! علی قدم ی جلو گذاشت… چشمانش م ی چرخید در اجزا ی صورت زن روبرویش! -همه اشتباه دارن یلدا… منم اشتباه کردم. قدمی عقب گذاشت و گفت: -همه ی اشتباهات قابل بخشش نیستند علی… متاسفم! چشمانش نم اشک را به خود گرفته بود و آرام از کنار علی گذشت. – کات! عالی بود بچه ها… ممنون! خسته نباشید!
صدای فریادهای شادی بخش کارگردان هم باعث نشد؛ لحظه ای در قدم هایش درنگ کند. برای خودش برنامه هایی داشت. عینک بزرگی به صورت داشت… خستگی و خواب همه انرژی اش را گرفته بود. چمدانش را از جعبه بالای سرش برداشت و به خودش قول یک دوش آب گرم همراه با خوابی چند ساعته داد. سوار اتوبوس های انتقال که شد؛ رو به بیرون ایستاد و صورتش را در شال گردن پاییزه اش فرو برد. برنامه اش را در ذهن منظم کرد. همه کارهایش مانده بود و او برای چند لوکیشن سریال جدیدش راهی کیش شده بود…