خلاصه کتاب:
داستان درمورد زن جوانی به اسم آلاست که در بیست و سه سالگی با تو دلی که با پا قدمش همه ی زندگیشو بهم ریخته، سردرگم مونده… و سعید که در همه جا و هر زمان باید حواسش به آلا باشه تا به خودش و بچه ی توی شکمش آسیبی نرسونه….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.