خلاصه کتاب:
سامیار پروتو بعد از چهار سال هنوز درگیر عشق بهارمسته، دخترعمویی که بعد از یه فصل عاشقی کردن رفته. سامیار که حالا سرطان داره، نجات کارخونه ی ورشکسته ی عموش رو نشونه گذاشته برای زندگیش و اومده ایران. ترگل حساب دار درشت چشم و ساکت کارخونه ست که می دونه اگر کارخونه بسته بشه دیگه نمی تونه از خونه در بیاد. زمانی که همه ی کارمندا به سامیارِ تازه از راه رسیده پشت می کنن ترگل می مونه. میشه تنها کارمند یک کارخونه ی خالی… اما اتفاقاتی می افته که کارخونه دیگه مهم نیست…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.