خلاصه کتاب:
با آشنایی اتفاقی آسمان پارسیان، دخترِ خانوادهای سرشناس با برندهی ناشناسِ یک مسابقه رالی غیرقانونی گذشتهای پرماجرا روی لحظه به لحظهی زمان حال سایه میاندازد! پیوست:رمان در دو زمان روایت خواهد شد.زمانِ حال با راوی سوم شخص و گذشته از دیدِ شخصِ اول خاطرات، یعنی دختری به اسمِ نورا که با آسمان هم بی نسبت نیست! یک شب قبل از عروسی حسام پارسیان معشوقهاش به جای همسرش مورد تعرض سه ناشناس قرار میگیره،معشوقهای که با عروس فرداشب بی نسبت نیست!
خلاصه کتاب:
آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سال ها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام می دهد کاوه او را ترک می کند و با همان دختری که او را به انجام این شوخی کرده بود ازدواج می کند. آناهید افسرده شده محل کار خود را عوض می کند تا دیگر با کاوه برخورد نداشته باشد. آناهید در آنجا با آرتام مهرزاد دکتر متخصص قلب اشنا می شود . آرتام که بسیار زیباست و موقعیت خوبی دارد وقتی کارهای آناهید را میبیند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.