خلاصه کتاب:
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن ... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
خلاصه کتاب:
“شنیدین میگن عشق بی صدا در می زنه؟! و یهو به خودت میای می بینی وارد زندگیت شده؟! اکثرا همینجوریه.. هر کدوممون که عشقو تجربه کردیم می فهمیم که یهویی وارد زندگیمون شده! برای منم بی صدا در زد ولی با صدا وارد شد… با تلاطم اومد! بی ملایمت، بی احساس و با کینه.. به قصد کشتن نه ولی به قصد ضربه زدن اومده بود! تموم احساست و غرورمو شکست! خونهِ دلمو نا امن کرد! به جنونم رسوند.. ولی خودش مرهم شد.. احساسات و غرورمو بهتر از اولش ترمیم کرد!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.