خلاصه کتاب:
اه من… در زندگی هر چه میخواستم به دست آوردم… جز قلب تو… بد کرده ام میدانم.. قلب کوچک و عاشقت را پر از ترس و نفرت کردم… من شاهم… همان شاه مغرور و دل سنگ… ولی تو با زیباییت… لطافتت… قلب پاک و مهربانت به قلبم نفوذ و مرا نرم کرده ای… من شاهم… هر چه بخواهم به دست می آورم حتی با زور… با خشونت… جسمت را تصاحب کردم.. معشوقه ات را نابود… تبعیدت کردم… گمت کردم… فراموشم کردی… حال پیدایت کردم و اینک تو را عاشق میکنم…
خلاصه کتاب:
لونا داستان دختری به نام مهساست که در بچگی با مردی که چندسال از خودش بزرگتر بوده ازدواج کرده. حالا بعد از سالها کتک خوردن و آزار دیدن شجاعتش رو جمع کرده و طلاق میگیره. کسی که باعث این شجاعت بوده هنرپیشه ایه که تصویری از زندگیش سالها رویای مهسا بوده. حالا بعد از طلاق مهسا وارد زندگی این هنر پیشه میشه و میفهمه هرچی که از زندگی این آدم دیده و فهمیده فقط یه سراب بوده…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.