خلاصه کتاب:
سهیل پشت پا زد به همه چیز و رو گرداند از عشقی که میتوانست تسلایش باشد اما نمیدانست پنج سال بعد چشمانی را میبیند که او را به یاد تمام نداشته هایش میاندازد. آنقدر شبیه، آنقدر همتا که عشق را در دلش زنده کرد، اما رازی مگو در چشمان آن دختر هویدا بود. رازی که…
خلاصه کتاب:
داستان، داستانه دوتا مامور موفق اداره آگاهیه که اصلا آبشون باهم تویه جوی نمیره! یکیشون سرگرد سورن صادقی و دیگری سروان عسل آرمان. داستان از جایی شروع می شه که اداره آگاهی واسه دستگیری یه باند بزرگ قاچاق مواد مخدر مجبوره که دوتا مامور زبده رو بفرسته به عنوان یک زوج داخل این باند. اولین گزینه ها کسی نیستن جز بچه های داستان ما… داستانی پر از فراز و نشیب! حوادث مختلف واتفاق های جالب!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.