خلاصه کتاب:
همه میگن من دختر بدیم. تا حدی حق با اون هاست، من اجازه نمیدم قوانین جلوی راهم باشن و قطعا به فکر و نظر مردم اهمیت نمی دم. اما فکر میکنم وقتی با دشمن خوابیدم، از خط قرمز عبور کردم. به عنوان دختر مربی هاکی تیم برایر، اگر با بازیکن تیم رقیب باشم، خیانتکار محسوب میشم. و اینجاست که جیک کانلی وارد میشه. مهاجم مغرور و رو اعصاب تیم هاروارد که به طور ناجوانمردانه ای جذابه. سرنوشت هیچوقت عادل نبوده…
خلاصه کتاب:
چرا مادر و پدر من فکر میکنن با ازدواج من میتونن علاقه و رفتار های منو کمرنگ کنن؟ هووف… تقه ای به در خورد. ماهی؟؟ روی تخت نشستم مامان وارد اتاق شد و با دیدن من که با قیافه شلخته و موهای ژولیده روی تخت نشسته بودم جیغ کشید. _وا خاک عالم تو چرا هنو حاضر نشدی؟؟! این لباس های پسرونه و زشت رو هم از تنت بکن… (این رمان جلد دوم رمان هانا پسر تقلبی است.)
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.