خلاصه کتاب:
داستان، داستانه دوتا مامور موفق اداره آگاهیه که اصلا آبشون باهم تویه جوی نمیره! یکیشون سرگرد سورن صادقی و دیگری سروان عسل آرمان. داستان از جایی شروع می شه که اداره آگاهی واسه دستگیری یه باند بزرگ قاچاق مواد مخدر مجبوره که دوتا مامور زبده رو بفرسته به عنوان یک زوج داخل این باند. اولین گزینه ها کسی نیستن جز بچه های داستان ما… داستانی پر از فراز و نشیب! حوادث مختلف واتفاق های جالب!
خلاصه کتاب:
در مورد یه دخترِ بد، بدِ، بدِ، دیگه. از نظر اخلاق و رفتار؛ شیطونی بیش از اندازه و آزار مردم باعث خوشحالیش میشه! ولی یک دفعه همه چی تغییر میکنه وعاشق میشه! تصور کنید همچین دختری عاشق بشه، واویلا! آیا دوست دارید نتیجش رو ببینید و بخندید؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.