خلاصه کتاب:
گیسو دختری از پایه فقر جامعه است. او برای گذراندن زندگی و خرج خود و خواهرانش به ناچار دست به دزدی زده! در این حین از سرگرد “نیاوش شمس” دزدی کرده و گرفتار می شود؛ سرگرد “نیاوش شمس” مَردی جدی،خشن،خودخواه است که در مقابل بخشیدن ِ گیسو از او کمک می خواهد! البتـــه کینه ای قدیمی هم وجود دارد که نیاوش را وسوسه به نگاه داشتن گیسو در کنار خود می کند و فکر انتقام را در سَرش می پروراند!
خلاصه کتاب:
روایتگر هرمز، مرد جوان مرفهای است که با دردی عمیق در سینه به دنبال درمان میگردد و رویا دختری از طبقهی نسبتا آسیب دیدهی جامعه که با یک حادثهی کوچک در مسیر او قرار میگیرد. دو دنیای متفاوت. دو دنیا که حتی موازی هم نیستند، اما هرمز بدون توجه به تفاوت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال به دست آوردن رویا میباشد…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.