دانلود رمان شاخه های سرد غرور از بیتا فرخی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان در مورد دختر شاداب و سرزنده ایه به نام لیلی که با خانواده خوب و پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی می کنه. همه چیز به نظرش عالی میاد، اما حضور ناگهانی پسر دایی اش که ده سال ایران نبوده همه باور هاش رو به هم می ریزه. اون ها به هم علاقه مند میشن و یک سری اسرار خانوادگی هم فاش میشه که برای لیلی خوشایند نیست. پای پسر دایی هم درست وسط همه ماجراهاست.
خلاصه رمان شاخه های سرد غرور
بالاخره امتحانات پایان ترم رهام به اتمام رسید. گرچه او در طول این یک ماه دو سه مرتبه به دیدنم آمد اما ادعا می کند که پایان نامه و امتحانات بسیار خوب بوده و مشکلی نخواهد داشت اما حالا که از اضطراب درس به در شده ایم نگران قضیه خواستگاری .هستیم در طول این مدت من سعی کردم که به بهانه مشغله زیاد کمتر در جمع خانوادگی ظاهر شوم و خشبختانه بیش از یک بار دایی و زندایی را ندیدم که به خاطر جمعیت زیاد میهمان ها مدام خود را از جلوی چشمشان پنهان
می کردم اما به قول رهام آخرش چه؟ بالاخره روزی میبایست به عنوان عروس آنها چشم در چشمشان بدوزم وای که چقدر سخت است. خدایا کمکم کن! دیگر همه چیز تمام شد همه چیز همه چیز، همه چیز.. شاید حتی زندگی من و شاید زندگی رهام هم.. آخر چرا من این قدر بدبختم چرا این قدر ضعیفم چرا نتوانستم حقم را بگیرم چنان لال در مقابل آقاجون ایستادم و چ و چرا این گونه خوشبختی را که چون لیوان شربتی خنک و گوارا در دستانم بود و تنها کافی بود آن را به لب نزدیک کنم و
از شهد شیرینش بنوشم آن چنان بر زمین ریختم و خود را عطشناک باقی گذاشتم. آخر چرا؟ چرا. درست زمانی که فکر می کردم همه چیز خوب پیش می رود حتی چهرهٔ پدر و سپهر نیز نشان از رضایتشان داشت اینگونه همه چیز به هم ریخت آخه چرا آقاجون ما را نمیفهمد؟ چرا همه چیز را از دریچهٔ نگاه خود می بیند؟ چرا فکر می کند همه چیز درست میشود؟ برای من یک نفر که دیگر چیزی درست نخواهد شد. دیروز وقتی خسته از کار روزانه بیمارستان به خانه رسیدم، متوجه شدم …