دانلود رمان راننده سرویس جذاب من از ناشناس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سینا مرد متاهل و جذابیست که راننده سرویس دختربچه هاست، سینا چشمش بدنبال دختربچه ای بنام یامور هست و ….
خلاصه رمان راننده سرویس جذاب من
سینا ؛ عصبی رو به سپیده گفتم: چی می خوای؟ چرا اومدی توی اتاق؟ _با کی صحبت می کردی؟ _به تو چه با کی صحبت می کردم؟ _مگه فرقی هم داره با کی صحبت می کردم؟ _سینا تو خیلی بدی خیلی بد. جدیدا خیلی داری منو عصبی می کنی. دخترمون حالش بده بعد تو داری اینجا اینطوری دل و قلوه می دی؟ به کی؟ به دوست دخترت؟ _کی گفته من دوست دختر دارم؟ _از طرز حرف زدنت مشخصه که یه نفر به جز من توی زندگیت هست. وقتی به من توجه نمی کنی.
وقتی منو نمی خوای پس مطمئنن یکی دیگه توی زندگیته. _اشتباه نکن. کسی توی زندگیم نیست. _هست. قسم بخور که نیست. پوف بلندی کشیدم. نمی دونست که حتی می خوام ازدواج هم بکنم. _خیلی نامردی خیلی زیاد. چطور دلت میاد همچین کارایی بکنی؟ سینا طلاق می خوام ازت. لبخندی روی لبم نشست. _خیلی هم عالی. _بچه چی؟ _بچه هم پیش من. _نه دیگه من زحمتشو کشیدم، من درد زایمان و تحمل کردم، من بدبختی کشیدم بعد باشه واسه تو؟ مگه چنین چیزی می شه؟
_نه نمیشه. من هیچوقت بهت نمی دمش هیچوقت. _مگه دست خودته؟ _اره دست خودمه. _همه چی دست منه. من اونو بهت نمی دم مطمئن باش که نمی دم. مگه از روی جنازه من رد بشی که بهت بدم. از روی تخت بلند شدم و دستم و پشت کمرم زدم و گفتم: مهم نیست. مهم قانونه، و همینطور اون خودش تصمیم می گیره که پیش کدوم از ماها باشه. _خب معلومه منو انتخاب می کنه. _خیلی به خودت امیدواری. _اره امیدوارم چون می شناسمش بچه خودمه، خودم بزرگش کردم …