دانلود رمان مات (جلد دوم) از فرناز احمدلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ساواش رستمی مردی ثروتمند وجذاب که همه ازش میترسن و حساب میبرن مردی که فکر میکنه هیچوقت گول نمیخوره تا وقتی که پای رها به زندگیش باز میشه. رها زنی ۲۳ ساله موفق و مستقل که یکبار ازدواج کرده و به دلیل خیانت همسرش جدا شدن. رها عاشق بچهست ولی دیگه نمیخواد ازدواج کنه، پس تصمیم میگیره بدون ازدواج بچه دار شه!!!
خلاصه رمان مات
ساواش نفس خسته ای کشید و خیره به در اتاق رها گفت: کسی بود که باید الان پیشم می بود مطمعنم اگه الان اینجا بود با فکرای دیوونه کنندش هممونو نجات می داد نیما متعجب ابرویی بالا انداخت و گفت: ینی میگ از توام باهوش تر بود؟!؟ ساواش: بود انقدر باهوش بود که گاهی اوقات منم می ترسوند اینکه یه آدم انقدر باهوش باش خیلی ترسناک نیما هم واسه خودش هم واسه بقیه خطرناک نیما دستی به صورتش کشید و با کنجکاوی که دست از سرش بر نمی داشت گفت: اون ماده چی بوه!؟!؟ ساواش چشماشو باریک کرد علاقه به حرف زدن درباره اون ماده لعنتی نداشت.
نیما: باید بدونیم با چی طرفیم اگه تو این مدت بالا دستیام بهت فشار نیاوردن بخاطر این بود که می ترسیدن دست از همکاری بکشی ولی الان واقعا لازم بدونم اون آدما ازت چی می خوان؟!؟؟ ساواش نیشخندی به خاطراتش زد انگار همین دیروز بود با کلی خوشحالی اون ماده قرمز رنگو با خودشون اینور اونور می بردن حتی یه لحظه ام از خودشون جداش نمی کردن. ساواش: یه ماده قرمز رنگ که اگه درست ازش استفاده می شد می تونست جون خیلیارو نجات بده اما مشکل اصلی این بود که نمی خواستن درست ازش استفاده کنن واسه همین نابودش کردیم.
نیما: اصلا به چه دردیشون می خورد؟! ساواش: میخواستن ازش یه مواد جدید بسازن یچیز که از صدتا شیشه و هرویین بدتر بود باهاش می شد خیلی راحت به کشورو نابود کرد با یبار کشیدن معتادش میشی و هیچی جلو دارت نیست واسه داشتنش هرکاری می کنی هرکاری بهت بگن انجام میدی تا بتونی داشته باشیش توی موردای آزمایشیشون چند نفرو مجبور کردن خانواده هاشونو بکشن اوایل خیلی هنگ بودم، نمی فهمیدم چطور میشه با یبار کامل معتادش شد ولی بعد از یکم تحقیق و آزمایش فهمیدم این ماده لعنتی که ساختیم در عین نجات دهنده بودن یه قاتل ساکت…