دانلود رمان زیر سایه درخت توت از لیلا نوروزی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نیکی توی هفت سالگی مادرش رو از دست میده و بعد از اون همه ی زندگیش رو توی دنیای محدود و تنهای پدرش میگذرونه،پدری که به خاطر ازدواج پنهانی با مادرش ازخانواده اش طرد شده . بعد از مرگ پدر و با وصیتش نیکی پا توی دنیای بزرگتری میذاره …..خانواده ی با اصالت و سنتی که بهشون دید بدی داره و در حالیکه با دیدن نامزد سابق پدرش توی خونه ی پدربزرگش بیشتر از قبل ازشون ناامید شده باید محدودیت هایی که از طرف پدربزرگش بهش تحمیل میشه رو هم بپذیره…
خلاصه رمان زیر سایه درخت توت
با زانوانی که در شکم جمع کرده ام مچاله شده در کنار دیوار و تکیه زده بر پایه ی تخت نشسته ام. نمی دانم چه مدت از آغاز آن شب تکراری و پرتردید گذشته و من با ذهنی خالی از هر یاد و فکر و خاطره در خلسه و بهت خیره به روبرو سپری کرده ام. تنها نوری که از میان پرده ی سفید و یاسی رنگ اتاق بخشی از فضا و نیمی از دیوار را روشن کرده نمایانگر چرخش چندین و چند باره ی عقربه های ساعت و سحر شدن یک شب پر تردید دیگر است.
و همین نور اندک جرقه ای می شود برای مغز منقبض و در کمای من تا مرور کند خاطره ها، ترس ها و از دست دادن هایم را . نگاهم در فضای نیمه تاریک اتاق چرخ می خورد و حرکت مختصر سرم ، درد این ساعات بی حرکت نشستن را به جانم می نشاند . نگاهم از روی روشنایی هر لحظه بیشتر شده ی پنجره گرفته می شود و روی دیوار و قاب عکس های یادگار روزهای نه چندان دورم می نشیند. قاب عکس های دونفره که در میانشان لبخند و شادی با غربت چشم ها عجین شده است.
لحظه های تلاش من برای خنداندن او و دقایق شادی که او برایم رقم می زد و حاصلش چندین عکس می شود که حتی با وجود لبخندهای حک شده بر روی صورتها ،بغض و اندوه را در پس آن به راحتی می توان حس کرد. ویک عکس در مرکز تمامی این قابها ،عکس از دختری جوان و قرمز پوش با پوستی سفید که موهای بلند و طلایی و مجعدش صورت زیبا و چشم های روشن و افسونگرش را قاب گرفته است. عکسی آماتور از سوژه ای حرفه ای و تنها عکس از این زن با نمایش همه ی زیبایی هایش…