خلاصه کتاب:
بهم تعرض کرد و مجبور شد با من ازدواج کنه و درحالی که تو تبِ عشق برادرش میسوختم، هرشبانه روز مورد هجوم خشمِ علیرضا قرار گرفتم. ما هر دو عاشق بودیم، او عاشق خواهرم و من عاشق برادرش سیاوش اما…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.