خلاصه کتاب:
زندگیم را یک هدیه می دانم و هیچ قصدی برای تلف کردنش ندارم هیچگاه نمی دانی آنچه بعدا بر سرت خواهد آمد چیست… ولی کم کم یاد خواهی گرفت که با زندگی همانطور که پیش می آید روبرو شوی. یاد می گیری هر روز، به همان اندازه برایت مهم باشد. و هر وقت ته خط رسیدی، نقطه ای می گذاری وسر خط… ایمان داشته باش! هر نَفَس، نشانه ای از جانب خداست و تازمانی که نفس می کشی خطوط زندگی هنوز جریان دارد… هر خط… شروعی نو یاد بگیر، در هر خط، تنها یک بار فرصت جولان داری پس خوب بتاز… قول می دهم صفحه ی زیبایی می شود… این حقیقت زندگیست…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.