خلاصه کتاب:
در قسمت دوم پدر بزرگ و مادر بزرگ پدریه مهناز اون رو می برن پیش خودشون یعنی شاهرود. از نظر بقیه همه چیز خوبه ولی در واقع مهناز رنج شدیدی رو تحمل می کنه مثل کابوس های شبانه اش. در همسایگی خونه پدربزرگ مهناز، خانواده ای زندگی می کنن که یکی از اعضای اون خانواده، دختر سن بالاییه که همه دیوونه می دوننش…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.