خلاصه کتاب:
هانا نقاشی زبردست است و فرجود ، انسانی با رفتارهایی منحصر به فرد! رمانی از دل مسابقه عصر جدید ! هردو در جست و جوی آینده و پیدا کردن معجزه زندگیشان هستند ! اتفاقی سر راه هم قرار میگیرند و متوجه میشوند تفاوتشان از زمین تا آسمان است… دخترک داستانمان نقاشی زبر دستی است که دل در گروه کشتی گیر با سابقه ای می دهد که در تشک مبارزه علاوه بر پشت حریف قلب دخترک را به صحنه خاک الود تشک می کشد کشتی گیری که مرام و مسلک پهلوانی دارد اما ضربه ای که بر روانش وارد شده اجازه رنگی کردن زندگی را به او نمی دهد حال باید دید دخترک با رنگ های زندگی اش می تواند خاکستری زندگی پهلوانمان را به رنگ های یک رنگین کمان در بیاورد و اورا از دست زنی که مسجل یک شیطان بر روی زمین است نجات دهد.
خلاصه کتاب:
خانه ای پر رمز و راز و سرشار از سوال که حورای زیبای ما برای کار کردن وارد آن می شود. صاحبخانه جناب مقتدر ۷۰ ساله و مهربان و خیلی آپدیت شده و به روز، از روبرو خیلی پیر و از پشت سر بسیار جوان است. وقتی مشکلات حورا اوج می گیرد، فهام زند، جوان مغرور و قدرتمندِ زیبارو که خیلی شبیه مقتدر است پا به میدان می گذارد و عاشق دختر رمان می شود. جنگی نابرابر بین مقتدر و فهام برای بدست آوردن حورا براه میفتد… اما دست ها و نقشه هایی پشت پرده است که… حورا با فهمیدنش می شکند و شکست خورده خود را از همه عقب می کشد…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.