خلاصه کتاب:
خیانت واژه یی نا آشنا بود براش، فکر نمیکرد روزی تنها عشق زندگیش کسی که عاشقانه دوستش داشت، به خاطر دلایل غیر منطقی ای بهش خیانت کنه بعد از چشیدن طعم تلخ خیانت، زندگیش از این رو به اون رو شد از خودش یه مرد با یه قلب سنگی ساخت ولی… سرنوشت براش چیز دیگه ای رو در نظر گرفته بود… یه دختر که تمام زندگیش رو توی هنر کرده اونم به خاطر اتفاقات تلخی که چند سال قبل براش افتاده…
خلاصه کتاب:
داستان دختری شاد و زیبا که در ارتباط با خوابهایی که می بیند با یکی از موجودات ماوراء الطبیعه دوست می شود و به او که طلسم شده و نمی تواند در زمان سفر کند و به دنبال گمشده خود بگردد کمک می کند. او به دنبال پرده برداشتن از رازی بزرگ به زمان قبل از انقلاب برمی گردد و اتفاقات، ترس ها و عشق را در این سفر تجربه می کند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.