خلاصه کتاب:
داستان درمورد یه دختر به اسم پونه هست که با دوست پسرش کارآموز وکالته. پونه که یه دختر صد درصد فمنیستیه خبری بهش میرسه که دادگاه مردی که به سه زن حامله دست درازی کرده داره به نفع قاتل پیش میره اونم برای اینکه قاتل محکوم به اعدام شه وکیل قاتل رو می دزده و …
خلاصه کتاب:
خورشید صولتی، همسر حبیب، بعد از نماز صبح چشماش رو می بنده و .. زهرا رضایی، فرزند حبیب، یک شب گیر میوفته بین چند تا نامرد و .. علی رضایی، فرزند حبیب، تمام داشته هاش توی تهران رو رها می کنه و .. امیرعلی سیمایی، فرزند سعید، خسته و شکسته از دنیا هوای پریدن به سرش می زنه و …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.