خلاصه کتاب:
یاس ادیب برای جلوگیری از فاش نشدن بزرگترین راز زندگیاش تن به یک ازدواج اجباری با پاشا زرین میدهد که در نخستین شب زندگی مشترکشان شاهد رفتارها عجیبتری از پاشا میشود! در واقع به نظر میرسد پاشا زرین از آزار دادن زنها لذت میبرد!
خلاصه کتاب:
انوشیروان ارباب زاده ی عیاشی که مجبور میشه با خواهر زاده اش لیلا به روستا برود، بین راه ماشین خراب می شود و صدای شیهه چند اسب را می شنود، برمی گردد و می بیند که چند راهزن دنبال یک دخترند اما…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.