خلاصه کتاب:
داستان درباره دختر فقیریه به اسم ماهان که پدر مادر نداره. بخاطر اینکه اجاره خونه اشو نداده از خونه اش میندازنش بیرون چون رزمی کاره بادیگارد یه نفر به اسم رهام میشه…
خلاصه کتاب:
یه عروسی. سفری به اسپانیا. خشمگینترین مرد روی کره زمین. و سه روز وانمود کردن به چیزی که توی آسمونها دنبالش میگردی، ای بهخشکی شانس. یا به عبارت دیگه، نقشهای که هرگز کار نمیکنه برای منِ فلک زده از همه جا رونده شده، در راه بود… شخصیت زن حرفبزن، حق بگیر، آتشین مزاج و زبونشم تنده. چشم دیدار شخصیت مرد رو بخاطر مسائلی که بعدا میخونید نداره. تو سریخور نیست. شخصیت مردم که دیگه نگم.…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.