خلاصه کتاب:
شهراد پسر جذاب، پولدار و البته انحصارطلبیه که سال هاست عاشق ممنوعه زندگیش شده، دختری دلبر و شیطون به نام شهرزاد که همخونه اش هست و همه حتی خود اون دختر فکر می کنند خواهر و برادر هستند و شهراد به دلیل اینکه شهرزاد نمیدونه نسبتش باهاش چیزی به جز اونیه که تو شناسنامه هاشون نوشتن، برخلاف اینکه قلبش رو بهش بدجور باخته و تموم ذهنش رو پر کرده اما مجبور به حفظ ظاهر شده، اما مابین آموزش های پیانو و گیتاری که شهراد به شهرزاد میده،یه جایی افسار این عشق از دستش میره..
خلاصه کتاب:
شروعی از پایان، حکایتی از پایان دو سال زندگی مشترک، پایان عشق و عاشقی، پایان دل دادگی و دل باختگی است. ولی هر پایانی با آغازی هم همراه هست، زندگی دو نیم شده که یک نیمه زندگی احد و مشغله هایش و آینده مبهمی که برایش رقم زده شده و نیم دیگر معصومه و آرزوهایش و دست به زانو بلند شدن برای ساختن آینده اش می شود. دست خالی ولی با دلی پر امید و آرزو آینده را ساخت. حتی می توان منتظر شد بر سر عشق. عشق به اغما رفته تا دوباره شاید که شعله ور شود. شاید اما…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.