خلاصه کتاب:
شهریار اصلانی یه قاچاقچیه کله گنده اس که ادم می فرسته سراغ دخترا تا مخشونو بزنه و به هوای ازدواج بیاره تو عمارت و بعد بفرسته دبی. این بین کسی نمیتونه مخ رهایش رو بزنه و خودش وارد عمل میشه. از جسارتش خوشش میاد و عاشقش میشه و اونو میاره عمارتش و تازه رهایش می فهمه تو چه دامی افتاده…
خلاصه کتاب:
داستان دختری به نام پروا که یک شبه بزرگ میشه و به خاطر عذاب وجدان از کاری که فکر میکنه باعث گرفتاری و بدبختی برادر عزیزش (امیرعلی) شده یه تنه میشه کوه و حامی برای نجات برادرش… رفیقی (مهسا) که نارفیق از اب درمیاد و ذات واقعی خودشو نشون میده دوستی (جاوید)که ترک شده و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.