خلاصه کتاب:
شهرزاد یه دختر شاد و سرزنده و البته نویسنده است که بخاطر ادامه تحصیل و پیشرفت توی حرفه مورد علاقه اش یعنی نویسندگی، به همراه برادرش محسن که سودای پولدار شدن توی سرشه محل زندگیشونو به مقصد تهران ترک میکنن و هرکدوم به دنبال این هستن که پیشرفت کنن و زندگی موفقی رو برای خودشون رغم بزنن، اما درست وقتی که هردوی اونا توی مسیر موفقیت قرار گرفتن و دارن ازش لذت میبرن سرنوشت اون روی بی رحم خودشو بهشون نشون میده و اتفاق ناگهانی براشون میفته و ادامه زندگی رو براشون سخت میکنه، اتفاقی که باعث میشه شهرزاد سرزنده و خوشحال داستان تبدیل به یه دختر نا امید بشه و راهی جز پایان دادن زندگی براش نمونه …
خلاصه کتاب:
بهارین پنج سال پیش از راز بزرگی در زندگی عارف؛ نابغه برنامه نویسی کامپیوتر؛ بطور اتفاقی مطلع شده که عارف از آن راز اطلاعی ندارد. حالا بهارین با نام مستعار ریحانه، بعنوان نویسنده عضو سایت انجمن نویسندگان شده تا راز رو به گوش عارف برسونه تا بتونه کمکش کنه… بهارین به عارف نزدیک میشه ولی…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.