خلاصه کتاب:
عسل دختری مهربان، اما از جنس انسان های شجاع و کم سن و سال؛دختری که با ورود به دنیای تاریک مرد مرموز و خطرناک، سرنوشت خود را به سیاهی و تاریکی می کشاند. و اما… در بین این تاریکی ها قلبی که بی پروا برای مرد سیاه پوش می تپد.همین ماجرا باعث می شود، مجبور به پیمودن راهی شود که خطرناک است. هم اینک مرد سیاه پوش، کسی که از دل تاریکی ها بیرون آمده است، با انتخاب عسل دنیای خود را به سمت روشنی سوق می دهد و اما آیا این انتخاب دنیایش را چگونه تغییر می دهد؟
خلاصه کتاب:
گاهی اوقات لازمه زمان باهات بازی کنه، جوری که نتونی ازش فرار کنی؛ ولی بتونی به دنبال راه مقابله باهاش بگردی. حالا ملوری درگیر بازی زمان شده؛ بازی با چاشنی عشق. اما ملوری کیه؟! پس تیارانا کجا رفته؟! اصلاً چرا باید ملوری باشه؟ چرا شخص دیگهای نباشه؟ چرا… تیارانا تو جشن تولدش توسط جادوگری طلسم میشه و وقتی که به جای امنی میرسه میفهمه همهچیز تغییر کرده و اونطوری نیست که باید باشه. اون تبدیل شده به ملوری؛ ولی ملوری کیه؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.