خلاصه کتاب:
داستان در رابطه با پسری به نام محراب، دردانه ی حاج بابا جانش است که میان خواسته ها و عقایدش دچار اشتباهاتی می شود و راهی جز ریاکاری را نمی تواند انتخاب کند. سمت و سوی دیگر قصه، داستان دختری موفق با یک زندگی آرام است که بر پایه ی قوانینی نا نوشته وارد سیاه چاله ای از مشکلات می شود و…
خلاصه کتاب:
روناهی خبط کرد… اشتباه کرد… دختر خانِ ایل حق عاشق شدن نداشت… حالا که عاشق شده باید طرد شود… آن هم به دستور پدر… به دستور کسی که در چهره ی روناهی معشوقش را می دید… چه فرقی بود بین روناهی و دخترهای ایل که همه عاشق می شدند و پدر میانجی گری می کرد… سال ها بعد یک نفر فدا شد… یک زن… یک زن بیگناه…. آساره شایسته بدون هرگونه خطایی مورد اتهام قرار گرفت… به او تهمت زده شد… تهمتی ناگوار که پیش شوهر رسوایش کرد…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.