خلاصه کتاب:
در قسمت دوم پدر بزرگ و مادر بزرگ پدریه مهناز اون رو می برن پیش خودشون یعنی شاهرود. از نظر بقیه همه چیز خوبه ولی در واقع مهناز رنج شدیدی رو تحمل می کنه مثل کابوس های شبانه اش. در همسایگی خونه پدربزرگ مهناز، خانواده ای زندگی می کنن که یکی از اعضای اون خانواده، دختر سن بالاییه که همه دیوونه می دوننش…
خلاصه کتاب:
در رابطه با دختری مذهبی که تو خانواده سخت گیری بزرگ شده. ماجرا از جایی شروع میشه که یهویی روی بدن و گردنش کبودیهایی به وجود میاد اما نمیدونه منشا این اتفاقات از کجاست. این ماجرا تا زمانی ادامه پیدا میکنه که حالت تهوع هم به سراغش میاد و اونجاست که پدرش متوجه حالات دختر میشه. بعد از رفتن به دکتر و اومدن جواب ازمایش میفهمن دختر حاملهست!! حالا دختری که نه با کسی رابطه داشته و حتی پسری رو لمس نکرده چطور حامله شده؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.