خلاصه کتاب:
آیدا و شایان ۱۰ ساله که عاشق همدیگه هستن ولی خبر ندارن؛ با مرگ پدر و مادر ایدا، شایان آیدا رو میبره خونهی خودش تا به خیالش، انتقام خیانت آیدا رو بگیره؛ انتقام اعتراف نکردنشون رو!
خلاصه کتاب:
فابیانو بزرگ شده بود تا راه پدرش رو به عنوان کنسیلیره ی اوت فیت شیکاگو، دنبال کنه. تا زمانی که پدرش اونو رها کرد. و مجبور بود برا خودش بجنگه. برا جایی تو دنیای مافیا بجنگه. از یه مبارز خیابونی بی رحم، به سرعت جایگاهش رو به عنوان اینفورسر جدید کامورای لاس وگاس پیدا کرد، مردی که ازش می ترسن لئونا میدونه که باید از فابیانو دوری کنه، اما کنار زدن مردی مثل اون آسون نیست. اونا همیشه به چیزی که میخوان میرسن. فابیانو فقط به یه چیز اهمیت میده: کامورا. اما کششی که نسبت به لئونا داره، به زودی وفاداری بی حدش …..
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.