خلاصه کتاب:
داستان مگ کورانادا است که سال هاست دور دنیا دنبال اهدافش می گردد و این قضیه باعث شده خانواده ی معروفش از او ناامید بشوند، او برای عروسی بهترین دوستش به واینت می رود و وارد یک دنیای کوچک، جدید پر از آدمای عجیب و غریب می شود، بین این آدم ها که همگی از او متنفرند، یک نفر باعث موندگاریش می شود و آن کسی نیست جز شهردار همه چی تمام شهر یعنی تد بودین، جذاب و خوش قیافه با آیکیوی ۱۵۱ و کلی امتیاز ثبت اختراع…
خلاصه کتاب:
دوازده سال گذشته، شوگر بث کری یه روزی شاهزادهی این شهر کوچیک بود، همه اون رو می پرستیدن. شوگر بث قدرت داشت، پول داشت، زیبایی داشت، مادری که همه جوره پشتش بود و اونرا تا حد مرگ لوس می کرد… فقط یه چیز نداشت. و همون باعث میشد که تا مغز استخوانش شرور باشه. دوازده سال پیش کالین بایرن، یه پسر ۲۲ ساله انگلیسی بود، که از کشور خودش اومده بود اینجا تا کار کنه و نویسنده شه، اما نمی دونست که اینجا قراره دشمن خیلی قدری پیدا کنه دوازده سال پیش شوگر بث به کالین تهمت زد، و اون رو از خونهاش بیرون انداخت. حالا دوازده سال گذشته و جای شاهزاده و گدای قصه عوض شده. حالا کالین اربابه و شوگر بث خدمتکار. چ میشه این وسط عشق شکل بگیره …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.