خلاصه کتاب:
کریستن پترسون اهل ننه من غریبم بازی نیست، تا دم مرگ برای دوستانش میجنگد و برای پسرانی که این را درک نمیکردن هم جایی در زندگیاش ندارد. علاوه بر اینها راز بزرگی هم دارد: یک جراحی پزشکی ضروری که باعث میشود بچهدار شدنش غیرممکن شود. برنامه ریزیهای ازدواج دوست صمیمیاش برای کریستن حسی تلخ و شیرین در بر دارد. مخصوصاً وقتی با بهترین مرد دنیا جاش کاپلند آشنا میشود…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.