خلاصه کتاب:
داستان آتش عشق من درباره ی دختریه که تو زندگیش ضربه می خوره ولی سعی می کنه راهش رو ادامه بده و بشه همون آدم سابق با تجربه های جدید و خدا هم یه آدم خوب رو سر راهش قرار میده. داستان از زبون تمنا و مهبد گفته میشه.
خلاصه کتاب:
سر به زیر برزمین و زمان لعنت میفرستم دوست ندارم سر بلند کنم و باز چشمم به سفره ی پر زرق و برق جلو رویم بیفتد لباس عروس تنم حس نفرتم را دو برابر می کند تور سفید روی صورتم کلافگی ام را صد چندان می کند و من با حرص نفسم را فوت میکنم شاید از شدتش کاسته شود اما نمی شود از صدای نفس های مرد کنارم مشمئز می شوم و با تنفر خانه کرده در چشمانم از داخل آینه ی سفره عقد برایش خط و نشان می کشم اما در او اثر ندارد سر خوش می خندد و مرا بیشتر از قبل در خود مچاله می کند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.