خلاصه کتاب:
داستان زندگی زنی به نام پگاه است که طبق رسومات مجبور می شود با برادرشوهرش ازدواج کند، اما این ازدواج برای هر دو سخت و کشنده است تا وقتی که رازی از همسر مرحوم پگاه فاش می شود و همه چیز را به هم می ریزد …
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دوتا از خواهرزادههای معینه که عاشق هم هستن (دخترخاله، پسرخاله) اما پدر دختره یعنی محیا، اجازه نمیده بهم برسن چون از کوهیار متنفره. علت تنفرش در خلال داستان مشخص میشه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.