خلاصه کتاب:
پسری که برخلاف خانواده اش، علاقهای به زندگی در غربت ندارد. او چند سال در فرانسه زندگی میکند، اما سرانجام چمداناش را میبندد و به ایران برمیگردد. او میخواهد با مادربزرگاش در خانهای که تنها دارایی پدرش در ایران است، زندگی کند. از طرفی ماجرای دختری را هم میشنویم که او هم پس از پنج سال به ایران برگشته و متوجه میشود مادربزرگش ناپدید شده است. او که ظاهرا برای فروش خانهی پدری به ایران برگشته…
خلاصه کتاب:
این عاشقانه تراژدی فریاد تمام زن های ایرانی ست که می خواهند پرواز کنند اما شرایط جامعه بال و پر آن ها را قیچی می کند تا از صرافت پرواز بیفتند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.