دانلود رمان سگ ولگرد از صادق هدایت با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
«سگ ولگرد» داستانی کنایی و نمادین است که از زاویهٔ دید دانای کل روایت میشود. منتقدان «سگ ولگرد» را داستانی اگزیستانسیالیستی بهشمار آورده و آن را در کنار برخی دیگر از داستانهای کوتاه هدایت مانند «زندهبهگور» و «تاریکخانه»، از آن دسته روان داستانهای وی دانستهاند که با تکنیکهای واقع گرایی نوشته شدهاند. «سگ ولگرد» همچنین تاکنون از جنبههای روانشناسانه، اسطورهشناسانه، تطبیقی، اخلاقی، اجتماعی، و فلسفی نیز نقد شده است.
خلاصه رمان سگ ولگرد
دو چشم میشی پر از درد و زجر و انتظار که فقط در پوزه یک سگ سرگردان ممکن است دیده شود ولی بنظر می آمد نگاه های دردناک پر از التماس او را کسی نمی دید و نمی فهمید! جلو دکان نانوایی پادو او را کتک میزد، جلو قصابی شاگردش با سنگ میپراند، اگر زیر سایه اتومبیل پناه میبرد، لگد سنگین کفش میخ دار شوفر از او پذیرایی می کرد. و زمانی که همه از آزار به او خسته می شدند. بچه شیر برنج فروش لذت مخصوصی از شکنجه او می برد در مقابل هر ناله ای که می کشید یک باره سنگ به کمرش می خورد و
صدای قهقهه بچه پشت ناله سگ بلند میشد و می گفت (بد مسب صاحاب !) مثل اینکه همه آن های دیگر هم با او همدست بودند و بطور موذی و آب زیر گاه از او تشویق می کردند، میزدند زیر خنده. همه محض رضای خدا او را می زدند و بنظرشان خیلی طبیعی بود سگ نجسی را که مذهب نفرین کرده و هفتاد جان دارد برای ثواب بجزانند. بالاخره پسر بچه شیر برنج فروش بقدری پاپی او شد که حیوان ناچار به کوچه ای که طرف برج می رفت قرار کرد، یعنی خودش را با شکم گرسنه، به زحمت کشید و در راه آبی پناه برد
سر را روی دو دست خود گذاشت، زبانش را بیرون آورد، در حالت نیم خواب و نیم بیداری، به کشتزار سبزی که جلوش موج میزد نگاه می کرد. تنش خسته بود و اعصابش درد می کرد، دره وای نمناک راه آب آسایش مخصوصی سر تا پایش را فرا گرفته بود. بوهای مختلف سبزه های نیمه جان، یک لنگه کفش کهنه تم کشیده، بوی اشیاء مرده و جاندار در بینی او یادگارهای درهم و دوری را زنده کرد. هر دفعه که به سبزه زار دقت می کرد، میل غریزی او بیدار میشد و یاد بودهای گذشته را در مغزش از سر نو جان می داد…