دانلود رمان شبیه تو از آنالیا با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سامره دختری مستقل و خودساخته است که ناخواسته وارد زندگی کمیل میشود. کمیل برادر شاگرد سامره است و رفتن سامره در زندگی کمیل باعث میشود زندگی آنها تغییر کند و رازهایی برملا شود…
خلاصه رمان شبیه تو
با صدای بلندی می گویم: اونطوری نزن دختر، مگه کفگیر گرفتی دستت، هالتره! با شنیدن صدای من تقریبا همه دخترهای سالن به خنده می افتند، دمبل های کنار آینه را مرتب میکنم. سپس سراغ وزنه های کنارشان می روم و آنها را هم روی هم میچینم و دسته تی و طناب را بر می دارم و داخل سبد می اندازم. همین که چشم از آنها می گیرم مرسده با برنامه تمرینش مقابلم سبز میشود و در حالیکه با درجا زدن سعی می کند بدنش همچنان گرم بماند برگه تمرینش را مقابلم می گیرد: اینو نمی فهمم.
نگاهی به برنامه اش میکنم و آن را می گیرم: کدوم؟ با دست به خط دوم اشاره می کند، چشم می چرخانم و به ردیف استپ هایی که کنار ورودی چیده شده اشاره می کنم: برو یه استپ بیار. مثل میگ میگ سریع به سمت استپ ها می رود.کمی بعد مرسده با استپ کنارم می ایستد، آن را از دستش می گیرم و روی زمین می گذارم و با برداشتن دو دمبل می گویم: ببین اینطوری میری رو استپ، شونه هات نباید خم بشن بعد که یه گام به عقب برمی داری.
مرسده با دقت به حرکتی که اجرا می کنم خیره می شود. با چند سوال دمبل ها را از دستم می گیرد وقتی از او دور می شوم می گوید: سامی جون با چه وزنه ای بزنم؟ سری تکان می دهم و می گویم: هرکدوم خودت راحت تری ولی باید کم کم عضله رو تقویت کنی بتونی سنگین تر بزنی. نگاهم به بنفشه می افتد که به شاگرد خصوصی اش مشغول یاد دادن حرکت جلو بازو است و آرنج های دخترک که اصلا ثابت نمی شوند. با خنده از کنارشان رد می شوم و به بنفشه می گویم: قهوه میخوری؟ بنفشه با پلک زدن جوابم را میده…