دانلود رمان من عاشقم یا تو از سارا حسینی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختر خبرنگاری که برای رسیدن به اون چه آرزوشه سخت تلاش می کنه و از نامزدش غافل می شه. تا اینکه یک روز برای مصاحبه با یک تاجر معروف فرستاده میشه، معین صدرا مرد مغرور با گذشتهی پر از رمز و رازی که نه تنها آیندهی خودش بلکه آیندهی سوگل و نامزدش رو هم دست خوش تغییرات میکنه…
خلاصه رمان من عاشقم یا تو
دستم رو میگیره و دنبال خودش میکشونه، روی مبل های آبی رنگمون می شینیم. هر دو دستم، اسیر دست هاش میشه. خیره به چشم هامه، فشاری به دست هام میده و میگه: -میخوام شیفت شب هم کار کنم، دنبالشم اون جوری زودتر میریم سر خونه زندگیمون. معترض میگم: -میخوای خودتو بکشی مگه؟؟ سروش: برای رسیدن به تو تلاش میکنم سوگل. -توی تلاشت اغراق نکن. مگه میشه هم دانشگاه بری هم آتلیه هم شیفت شب؟ -سروش تحمل میکنم، اینکه بفهمم آخر این سختی ها به شیرینی داشتن تو ختم میشه تحمل میکنم. میخندم، ریز و دلربا… دوباره
مجنون میشه و برای تصاحب این لیلی تاب و تحملش رو از دست میده. دستم رو ول نمیکنه جا به جا میشه و روی مبل دراز میکشه. سرش رو روی پام میذاره و مثل پسر بچه ها با آرامش چشم هاشو میبنده. میخندم.. -باز بچه شدی؟ خنده ی مردونه ای میکنه. سروش: آره، میدونی که الان چی میخوام؟؟ خنده ام پررنگ تر میشه. می دونستم دستم رو لابه لای موهای مجعدش فرو میبرم نوازش گرانه انگشت هامو لا به لای موهاش به حرکت در میارم. آرامشی که بهش منتقل میشه رو درک میکنم با تمام عشق و علاقه به کارم ادامه میدم. نوازشش میکنم و هر
لحظه با شیفتگی بیشتری نگاهم رو به صورتش میپاشم. چهره ای مردونه و در عین حال زیبا… همیشه به مژه های پرپشت و بلندش غبطه میخوردم. علاوه بر مژه هاش، قد بلند و هیکل مردونه و خدادادیش من رو مجذوب خودش کرده بود. به آرامشش لبخند میزنم و میگم: -کجا سیر میکنی؟ سروش: کنار بچه هام. -پس من کجام؟؟ سروش: تو کنار منی. _چرا؟ پس بچه هامون چی؟ سروش: بچه هامون سرشون به خودشون گرمه. از اون گذشته من حسودم میدونی که؟ نمی دونستم. سروش: من تو رو حتی با خودتم شریک نمیشم، تو تمام و کمال متعلق به منی…