دانلود رمان بازی خصوصی از نیلوفر قائمی فر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
حوا زنی ۲۸ ساله ، که در یازده سالگی اونو دور از چشم مادرش به همسری پسرعموش صارم درمیارن، مادر حوا وقتی مطلع میشه که دو هفته از عروسی حوا و صارم گذشته، خودشو به منزل پدری حوا میرسونه و دخترشو شبونه از اونجا فراری میده… حالا بعد از ۱۷ سال صارم دنبال حوا برگشته درحالی که یه دختر شونزده ساله دارن و…
خلاصه رمان بازی خصوصی
با اسرا وارد خونه ی دوستمون سماء شدیم، سماء و برادرش جلوی در ایستاده بودن تا ازمون استقبال کنن. جعبه شکلات رو دست سماء دادم. گفت: می ذاشتید صبح می اومدید. منو اسرا که هر دو درگیر باز کردن بوت هامون بودیم، گفتم: باید مغازه رو می بستیم، نیایش رو می بردم خونه مادرم می اومدم. سماء: فروقرتونو ریختید راه افتادید؟ اسرا: حالا که نه صدای موزیکی میاد نه چیزی، اه چرا بوت در نمیاد!
سماء: با کفش بیاید داخل. – نه کفش آوردیم، خونه کثیف میشه. برادرسماء افرا گفت: -همه با کفش اومدن، انقدر خودتونو اذیت نکنید. سماء: آخه این مامان “اشاره به من”، فکرش شبیه مامان هاست. با خنده گفتم، _آره من ننجونم خبر ندارید؛ بیا در اومد. اسرا: کی اومده؟ کی نیومده؟ افرا: فقط شما نیومده بودید. اسرا: بچه های خودمونن، فقط صاحب رستورانی که افرا توش کار میکنه هم اینبار دعوت کردیم….