دانلود رمان دختر شرور از محدثه فارسی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
در مورد یه دخترِ بد، بدِ، بدِ، دیگه. از نظر اخلاق و رفتار؛ شیطونی بیش از اندازه و آزار مردم باعث خوشحالیش میشه! ولی یک دفعه همه چی تغییر میکنه وعاشق میشه! تصور کنید همچین دختری عاشق بشه، واویلا! آیا دوست دارید نتیجش رو ببینید و بخندید؟
خلاصه رمان دختر شرور
قیافم رو کج کردم و گفتم: -قیافش رو تو روخدا! آخه بگو لامصب تو به این جذابی چرا انقدر حزب اللهی هستی؟ سوگند در تایید حرف من گفت: -واقعا هم، حیفه به خدا. آخه ببین چه تیکه ای. آدامسم رو باد کردم و محکم ترکوندم که سوگند چپ چپ نگاهم کرد! برگشتم سمتش و گفتم: -ولی میدونی اصلا ازش خوشم نمیاد، اصلا از آدم های اینجوری بدم میاد میدونی که؟ ایشی زیر لب گفت و ادامه داد: -نه تو روخدا! بیا و خوشت هم بیاد! پسره ی خشک نچسب. یهو سوگند برگشت و پشت سرم رو نگاه کرد.
سریع بلند شد. بعد از زدن چشمکی ازم دور شد. اخم هام رو در هم کشیدم و پام رو انداختم روی اون یکی پام. کنارم نشست و با لبخند نگاهم کرد! -الان اومدی منت کشی؟ خندید و چشمای نافذ مشکیش رو دوخت توی چشم هام و گفت: -مگه میشه قهر شما رو تحمل کرد خانمی؟ لبم داشت به لبخند کش میومد ولی با هر زوری بود نگهش داشتم و اخمم رو حفظ کردم. -کار همیشته؛ رفتارای اشتباه می کنی و آخر سرم میای تا من و خر کنی! ولی این دفعه کور خوندی آقا سیاوش!
سیاوش با خنده خواست دستش رو بندازه دور گردنم که سریع گفتم: -هوی، بکش بابا. اخم های سیاوش در هم رفت ولی سعی کرد با لحن آرومش از دلم در بیاره. -ای بابا، خانم خانم ها! مثل اینکه حسابی قاطی کردی ها… خب من غلط کردم، خوبه؟ لبخندی از روی غرور و بدجنسیم روی لبم نشست. فکرش رو بکنید پسر جذاب و پولدار و مغرور دانشگاه اینطوری به پای من افتاده! از وقتی وارد دانشگاه شدم چشم های سیاوش دنبال من بود. یه جوری میگم از وقتی وارد دانشگاه شدم انگار چند سال میگذره!