وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان شب سراب pdf ناهید_ا_پژواک

دانلود رمان شب سراب pdf ناهید_ا_پژواک pdf بدون سانسور

دانلود رمان شب سراب از ناهید_ا_پژواک با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

قصه عشق دختری ثروتمندبه پسر نجار از طبقه پایین… این کتاب در واقع همان داستان بامداد خمار است با این تفاوت که داستان از زبان رحیم (شخصیت منفی داستان) نقل شده که می گوید محبوبه یک طرفه به قاضی رفته و اشتباه می کند…
رمان شب سراب
یکماه از روزی که مشدی جواد بیرونم کرده بود می گذشت و در این مدت بیکار مانده بودم اما صبح تا شب پهلوی مادرم می نشستم، جایی را هم نمی شناختم تازه به تهران آمده بودیم خاله رقیه یک گلوله نخ پنبه ای برای مادر آورده بود و نیم ساعتی هم بند انداختن یادش داد و من هم به دقت نگاه کردم و چون جوانتر بودم باهوش تر بودم زودتر از مادر یاد گرفتم این یکماه را که خانه ماندم همراه مادر تمرین بند اندازی می کردیم طفلی مادرم چهارتا انگشتش بسکه نخ رویش لیز خورده بود زخمی شده بود.
پسر تو چه خوب یاد گرفتی. -ما اینیم خانم. کاش می شد ترا همراه خودم می بردم و خندید. من اخم کردم از حرفش خوشم نیامد، اصلا حالت مخصوصی پیدا کرده بودم. از زن ها بدم می آمد. مثل حالت ویار داشتم. بوی زن بدماغم می خورد چندشم می شد. توی کوچه و بازار دختر و زن که می دیدم فرار می کردم، اگر پدرم زنده بود حتما نمی گذاشتم مادرم ببوسدم، اما دلم برایش می سوخت، او جز من کسی را نداشت و تمام عشق و محبتش در وجود من

خلاصه رمان شب سراب

یکماه از روزی که مشدی جواد بیرونم کرده بود می گذشت و در این مدت بیکار مانده بودم اما صبح تا شب پهلوی مادرم می نشستم، جایی را هم نمی شناختم تازه به تهران آمده بودیم خاله رقیه یک گلوله نخ پنبه ای برای مادر آورده بود و نیم ساعتی هم بند انداختن یادش داد و من هم به دقت نگاه کردم و چون جوانتر بودم باهوش تر بودم زودتر از مادر یاد گرفتم این یکماه را که خانه ماندم همراه مادر تمرین بند اندازی می کردیم طفلی مادرم چهارتا انگشتش بسکه نخ رویش لیز خورده بود زخمی شده بود.

پسر تو چه خوب یاد گرفتی. -ما اینیم خانم. کاش می شد ترا همراه خودم می بردم و خندید. من اخم کردم از حرفش خوشم نیامد، اصلا حالت مخصوصی پیدا کرده بودم. از زن ها بدم می آمد. مثل حالت ویار داشتم. بوی زن بدماغم می خورد چندشم می شد. توی کوچه و بازار دختر و زن که می دیدم فرار می کردم، اگر پدرم زنده بود حتما نمی گذاشتم مادرم ببوسدم، اما دلم برایش می سوخت، او جز من کسی را نداشت و تمام عشق و محبتش در وجود من خلاصه می شد. گاه گاهی، شاید هر ماه یکی دو بار سرم را

می بوسید و من واقعاً دندان روی جگر می گذاشتم و تحملش می کردم. این حالت دو سالی طول کشید و بعد… همه چیز تغییر یافت در تیمچه فرش فروش ها دنیای دیگری به رویم گشاده شد، آنجا دیگر دکان بقالی نبود که یک سیر ماست و نیم کیلو پیاز بخرند آقاهای خیلی تر و تمیز، فوکول زده، عصا قورت داده،با لباس اطو کرده با کلاه و دستکش می آمدند. خرید و فروش های هزار هزاری می کردند و بعد از هر معامله یک تومان دو تومانی هم به عنوان شاگردانکی کف دست من می گذاشتند حاجی عباس، ارباب من مرد خوبی بود…

دانلود رمان شب سراب pdf ناهید_ا_پژواک pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
قصه عشق دختری ثروتمندبه پسر نجار از طبقه پایین… این کتاب در واقع همان داستان بامداد خمار است با این تفاوت که داستان از زبان رحیم (شخصیت منفی داستان) نقل شده که می گوید محبوبه یک طرفه به قاضی رفته و اشتباه می کند…
رمان شب سراب
یکماه از روزی که مشدی جواد بیرونم کرده بود می گذشت و در این مدت بیکار مانده بودم اما صبح تا شب پهلوی مادرم می نشستم، جایی را هم نمی شناختم تازه به تهران آمده بودیم خاله رقیه یک گلوله نخ پنبه ای برای مادر آورده بود و نیم ساعتی هم بند انداختن یادش داد و من هم به دقت نگاه کردم و چون جوانتر بودم باهوش تر بودم زودتر از مادر یاد گرفتم این یکماه را که خانه ماندم همراه مادر تمرین بند اندازی می کردیم طفلی مادرم چهارتا انگشتش بسکه نخ رویش لیز خورده بود زخمی شده بود.
پسر تو چه خوب یاد گرفتی. -ما اینیم خانم. کاش می شد ترا همراه خودم می بردم و خندید. من اخم کردم از حرفش خوشم نیامد، اصلا حالت مخصوصی پیدا کرده بودم. از زن ها بدم می آمد. مثل حالت ویار داشتم. بوی زن بدماغم می خورد چندشم می شد. توی کوچه و بازار دختر و زن که می دیدم فرار می کردم، اگر پدرم زنده بود حتما نمی گذاشتم مادرم ببوسدم، اما دلم برایش می سوخت، او جز من کسی را نداشت و تمام عشق و محبتش در وجود من
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    شب سراب
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    ناهید_ا_پژواک
  • ویراستار
    ناهید_ا_پژواک
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    884
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
دیگر نوشته های
کامنت ها

موضوعات
دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی رایگان دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان مرد عروسکی pdf سیرا بدون سانسور دانلود رمان مرد عروسکی pdf سیرا pdf دانلود رمان مرد عروسکی pdf سیرا رایگان دانلود رمان مرد عروسکی pdf سیرا بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2071 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.