دانلود رمان نهنگ قاتل از هورزاد با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
این رمان درباره یک گروه مافیاست که به گروه نهنگ های قاتل شهرت دارند. این گروه توسط دو برادر به نام هاکان و ماکان رهبری میشه و بعد از رخ دادن اتفاقات غیر منتظره، فرناز همسر ماکان که زندگی عاشقانه ای باهم دارند، مسئولیت های ماکان در این باند رو میپذیره و وارد دنیای مافیا میشه!
خلاصه رمان نهنگ قاتل
این مراسم بخاطر من برگزار شده همه شریکامون دعوتن فرناز با بی حوصلگی گفت: اینار و هزار بار گفتین. در ضمن جنابعالی میزبانی مثلا باید زودتر از مهمون اونجا باشی. ماکان برای آخرین بار نگاهی به سر تا پایش در آینه کرد: بریم. لباس ماکان کت و شلوار مشکی رنگی بود که با پیراهن جیگری ست کرده بود. فرناز هم یک لباس شب مشکی بلند که از روی ران راست تا پایین مروارید داشت پوشیده بود. قسمت راست لباس استین پفی داشت و تا بالا چین خورده بود.
اما قسمت چپ آن به یک آستین بلند متصل بود. موهایش را بالای سرش جمع کرده بود و کفش مشکی پاشنه بلندی پوشیده بود و کیف دستی مشکی براقی به دست گرفته بود. ماکان پشت سرش ایستاد و گردنبند یاقوت سرخی که به تازگی خریده بود را برایش بست. وقتی فرناز برگشت و به او نگاه کرد هر دو مسخ چشمان یک دیگر شدند و ماکان گفت: خیلی خوشگلی و برای جلوگیری از هرگونه رفتاری دیگر به سرعت از در خارج شد.
فرناز لبخند زد و به سرعت رژ لب جیگری در رنگش را تمدید کرد و به ماکان که در آسانسور منتظرش بود پیوست. خانه ی بزرگ فریبرز پر بود از مهمان هایی شیک پوش با لباس های گران قیمت. عده ای مشغول گوش دادن به آهنگ عاشقانه دونفره بودند و عده ای در حال خوردن و حرف زدن تعداد مهمان ها کم بود و معلوم بود به موقع رسیدند. فریبرز روی میل سبز ابریشمی نشسته بود و با مردی که در میل کناری اش بجا گرفته بود و حرف میزد. با نزدیک شدن ماکان و فرناز به آنها صحبتشان را قطع کردند.