دانلود رمان قلب دیوار از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یه دورهمی ساده اولین برخورد ساسان و پری رو رقم میزنه. پری تو یک رابطهی بی سر و ته گرفتار شده که تصمیم میگیره تغییری تو زندگیش بده. درهای سرنوشت پری رو به سمت ساسانی میفرستن که توی زندگیش چیزی به اسم قلب و جایی برای عشق نیست ولی…
خلاصه رمان قلب دیوار
گاهی وقت ها بعضی اتفاقات دست خود آدم است. این که یک گوشه بنشینی و فقط آه و ناله کنی و منتظر قسمت و تقدیر بمانی فقط از یک آدم تنبل و بی خاصیت برمی آید که بدبختی و بدبیاری حقش است. من رکود را پذیرفته بودم. این که بنشینم و ببینم که چطور اطرافیانم پیشرفت می کنند یا زمین می خورند. تازه نظر هم می دادم که وقتی می دانی ممکن است موفق نشوی چرا چنین ریسکی کردی؟ دست خودم نبود. خانواده ام مرا اینطور بارآورده بود.
فرزند ارشد بودنم موجب شده بود اینطور فکر کنم که همینقدر که فرزند بی حاشیه و حرف گوش کنی هستم و از شیطنت های گذشته ام فاصله گرفته ام، برای والدینم کافی است. شاید بزرگترین خلاف سنگینم نگه داشتن دوستی ام با لیلی کامیار بود. خوب که دقت میکنم با خودم میگویم هر کس در زندگی اش به یک لیلی نیاز دارد تا او را ریسک پذیر کند و به سمت کشف تازه ها ببرد. حالا که رو به روی فلافلی علیرضا ایستاده ام با خودم فکر میکنم اینجا آمدنم به چه دردی می خورد وقتی میدانم که به هیچ دردی نمیخورد؟!
جمله بندی ام هم ایراد دارد که دارد تاکسی جلوی پایم ترمز میزند. بی توجه به اشاره سر راننده، “دستی تکان میدهم که یعنی “برو. بعد دم عمیقی میگیرم و وارد فلافلی می شوم. با دیدنم گل از گلش می شکفد. -احوال پری خانوم. از این ورا؟ یکی از صندلی های پایه بلند را می چرخانم و پشت به آینه ی سراسری می نشینم. -الان کارم تموم شد. چشمک می زند. -الان برات یه ساندویچ توپ درست میکنم حالت جا بیاد. لبخند بی حالی میزنم و کیفم را بیشتر توی بغلم جمع میکنم…