دانلود رمان عشق و آبرو (جلد دوم) از لیانا دیاکو با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
اسم من لوسیا دلوچیه… دختر یکی از شرورترین جنایتکارای این کشور، پییترو دلوچی به عنوان زنی که در دنیای تبهکارها به دنیا اومده، سرنوشت من از قبل نوشته و مهر و موم شده. در تنهایی و انزوا، تحت تدابیر شدید امنیتی بزرگ میشم، در ۱۸ سالگی در محراب کلیسا می ایستم و به دامادی از یک ازدواج از پیش تعیین شده بله میگم و تا ابد به زندگی مفلوکانهی خودم ادامه میدم.این سرنوشت هر زنیه که اطرافم میشناسم. حتی مادر خودم. شب سال نو،وقتی ۱۷ سالم بود پدرم بهم خبر داد که قراره جشن نامزدی من برگزار بشه…
خلاصه رمان عشق و آبرو
سرم رو پایین میندازم چون جرات نگاه کردن به مردی که انتهای راهرو ایستاده رو ندارم. مردی که قراره تا چند دقیقه ی دیگه همسرم بشه، نامزد من فرد بسیار معروفیه، یکی از بیزینس من های موفق ایتالیا و کاپوی بعدی بزرگترین مافیای کل اروپا، اما شهرت اصلی اون به خاطر هیچ کدوم از این عناوین نیست. نه. اون به خاطر همسران قبلیش یا بهتر بگم همسرهای مرحوم سابقش شهرت داره. دو دختر بیچاره ای که درست چند ماه بعد از ازدواج به دلیل رفتار وحشیانه ای که اون باهاشون داشته خودکشی کردند.
سرنوشتی که انتظار منو هم میکشه. بله، این دلیل اصلیه معروفیت و در کمال تعجب و تاسف محبوبیتشه. اکثر مردای مافیا اونو مثل یه بت . می پرستند. کارلو برونی ملقب به همسرکش. بالاخره به انتهای راهروی جهنمی می رسیم، پدرم دست سرد من رو میذاره تو دست داغ کارلو، پوستمون که با هم تماس پیدا میکنه باد سردی مسیر ستون فقراتم رو طی میکنه و منو به لرزه میندازه. برای به لحظه هر جسارتی تو وجودمه جمع میکنم، چونه ام رو میدم بالا و نگاهش میکنم.
نمیدونم چرا فکر میکنه چهره ی وحشتناکش برای اتمام زهر ترک کردن مخاطب کافی نیست که سرش رو هم شیو میکنه و اینجوری برق میندازه، صورتش هیچ حالت خاصی نداره اما چشمای خاکستریش داد میزنن که اون یه قاتل بیرحمه حتی کت و شلوار خوش دوخت و مارکی که روی عضلات قلنبه و شونه های پهنش پوشیده نمیتونه جوهر وجودیش رو مخفی کنه. همه جای این مرد نوشته شده که به درنده است. با اون قد بلند و چشمای مخوف و صورت تهدیدآمیز، فقط یه داس کم داره تا خود عزرائیل باشه…