دانلود رمان دلدار از کوثر جباری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری بنام دلدار ک توی ده زندگی میکنن و هنوز ازدواج نکرده و از این رو مورد تمسخر اهالی محله هستش، یه روز پسر معتاد محل(فرمان)برای دلدار مزاحمت ایجاد میکنه و دلدار هم یه سیلی به صورتش میزنه، طبق رسم و رسوم ده اگه دختری به پسری دست بزنه باید به عقدش دربیاد، اما خان محل این اجازه رو نمیده و دلدار رو برای سوگلی عمارتش خواستگاری میکنه…
خلاصه رمان دلدار
طبق معمول با صدای انکرالاصوات گلین خانم از خواب بیدار شدم، فکر میکرد صدایش برای همه خوش می آید، پرده را کنار زدم و مادرم را در کنار گلین خانم دیدم که چادر به کمرش بسته بود و با عصبانیت مادرم را خطاب قرار داده بود گفت: _ جلوی این بچه خیره سرتو بگیر، نگاه کن چه بلایی سر پسر بیچاره من آورده؟
کارت فقط شده زایدن یه نگاه به تربیتشون نمیندازی که. مادر بیچاره من زبان جواب دادن نداشت که همیشه همینطور بود، عالم و آدم هوار میشدند روی سرش اما محض رضای خدا کلامی برای اعتراض و گلایه باز نمیکرد، عصبی چادر به سر کردم و دست به کمر شدم از اندرونی بیرون زدم و با حرص پله ها را پایین آمدم…