دانلود رمان سال های انتظار از آرزو توکلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ارزو دختری که تو سن شونزده سالگی عاشق پسری ب اسم عباس میشه و ازدواج میکنه اما زندگی روی خوش رو ب اونها نشون نمیده و عباس بخاطر مسائلی ک ممکن بود ب ارزو اسیب برسونه با اون به ظاهر بد میشه ارزو شاهد سرکوفت و شکستن غرورش توسط عشقش میشه …عباس طی سفری ب خارج ب قصد حل مشکلاتش دچار تصادف عمدی از جانب دشمنانش میشه …
خلاصه رمان سال های انتظار
صبح مثل همیشه با جیغای مادر گرام بیدار شدم به زور سر جام نشستم چشامو مالیدم چشام خورد به ساعت ۶ / ۳۰ بود وای سرویسم رفت با غرغر رفتم گلاب به روتون عملیات تخلیه رو انجام دادم چون وقت نبود و سردمم هم بود چون دستشویی تو حیاط بود خلاصش کردم اومدم بیرون جلویی روشویی وایسادم ک صورت مبارکو بشورم شیرو باز کردم دیدم ای وای اب یخه به زور سلام صلوات چنتا مشت اب زدم به صورتم یه تکونی خوردم انگار برق سه فاز بهم وصل کردن کلا خواب از سرم پرید.
به دو رفتم تو خونه بخاریو بغل کردم داشتم با ابجیم بحث میکردم که دیدم… -وای سوختم سوختم آذر بخدا می کشمت آذر-برو عاموا (بوشهری) عاشقیا -توگمشو مامانم یه جیغ زد ما هم شبیه سربازا یه جا خشکمون زد. مامانم-مردم با دعا و صلوات بچهاشونو راهی مدرسه می کنن اونوقت من بایدبا سر و صدا و دعوا اینارو راهی کنم. دیونم کردید خو مث سگ و گربه به جون هم افتادین سر صبحی زود باشید برید دیرتون شد ماهم دیدیم اوضا وخیمه کفشامون جلو درحیاط پوشیدیم وراهی شدیم…