دانلود رمان ترمیم از صبا ترک با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
بهادرافخم یه مرد هفتخط و خشن که رفتارهای بی پروای اون زبانزد همه است، اون نمی خواد عاشق هیچ زنی بشه. بهدلایلی… ولی یکی هست تو شرکتش که تا اون روز حتی بهش توجه هم نکرده بود و کل دلیل ها رو به یکباره کنار می زنه اونم با نگاهش سرد و زبونتلخش… مهگل سرد و بی تفاوت به بهادر پر ادعا و قلدرمآب ،یه دختر سرو زبون دار، سرد و بی تفاوت به تمام جذابیت های بهادرخانِ. اما بهادر به همین سادگی کنار نمیکشه و از همون لحظه ی اول میدونه این دختر ریزه_میزه و زبون درازو برای خودش می خواد…
خلاصه رمان ترمیم
سرفه های پی در پی اش از صبح که بیدار شد، حتی با زدن اسپری ها هم بند نیامده است. به دکترش زنگ زدم و گفت برایش بخور سرد و گرم بگذارم و هوا را مرطوب نگاه دارم. بهادر از دیشب که رفت، حتی یک تماس هم نگرفت. می دانم برای مردی با غرور او تا چه حد می تواند این انتخاب سخت بوده باشد. با خانم ارفعی، مسئول پرورشگاه تماس گرفتم. او از همان روزی که به دیدن شاپرک رفتم، به من مادرانه کمک کرد. او بود که را هحل ازدواج و گرفتن سرپرستی شاپرک را داد.
هرچند روال قانونی سخت تر از هر چیزی است، ولی او به خاطر شرایط شاپری قول داد خودش دنبال کارها باشد. –مامان گلی… بازم شیرینی بخورم؟ صبح اولین کارم رفتن به داروخانه و خرید دستگاه و بعد خرید کمی کیک پنیری که شاپرک عاشق آنها بود، –نه، خوشگلم. می دونی ضرر داره. شما زود تپل مپل میشی. لبخند می زند و زبانش باز هم بیرون است و با آن چشم های بادامی شکل و معصوم نگاهم می کند و من می دانم دخترکم، هرگز جز یک فرشته ی کوچک، چیزی نخواهد بود.
او یک کودک دائمی است. –به منم کیک میدی، مامان گلی؟ متوجه حضورش نمی شوم. نگاهش به شاپرک است. این اولین روز من و شاپری در طی این سالها، کنار هم و در یک خانه ی واقعی است، نه میان تختهای کوچک پرورشگاه و حیاط پارک مانندش. شاپرک خندانم در کمتر از چند ثانیه در آغوش او جا خوش می کند. بهادر به
خانه نرفته است؛ همان لباس های دیشب را به تن دارد. نگاه از من می دزدد و سر میان گردن شاپرک، او را می بوسد . –برای فردا عصر وقت محضر گرفتم. صبح می ریم برای آزمایش…