دانلود رمان ماهت میشم از یاسمن فرح زاد با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسر عمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمنو دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونهاش چند سال زندانی میکنه حتی شده قلاده دور گردنش ببنده این کارو میکنه. تا روزی که دشمن درجه یکش که یک آدم مغرور و کله خره، تصادفا یاسمن رو میبینه و ازش خوشش میاد. به خاطر کینه ای که از کارن داره، یه روز تو راه دانشگاه یاسمنو میدزده و مجبورش میکنه که…
خلاصه رمان ماهت میشم
دردی عجیب تو ناحیه گردنم و شاهرگ گردنم حس می کردم. سر و صداهای زیادی بالای سرم بود. خیلی صداها! صدای داد و فریاد چند نفر که اصلا نمی فهمیدم چی میگن. صدای هوهوی بادی که از پنجره باز به داخل سرایت می کرد و مثل دخترکی ترک، دور اتاق چرخ میزد و می رقصید. به سختی پاهام رو تکون دادم، دستم رو بالا آوردم و روی گردنم چسبوندم. با حس تر بودن گردنم، با بدبختی چشم هایی که انگار بهشون وزنه های چهار کیلویی وصل کردن رو تکون دادم.
پرده حریر آبی رنگ اتاق تو طنازی باد می رقصید و تکون می خورد. می تونستم ماه کامل رو ببینم. به سختی آب گلوم رو قورت دادم و انگشت های تر شدم رو جلوی صورتم آوردم. قرمزی و گرمی اون ماده لزج روی گردنم، بی شباهت به خون نبود! گیج و سردر گم از جام بلند شدم و روی لبه تخت نشستم. شلوارم پایین تخت بود. استخون کمرم و گردنم رو انگار با چوب یک نفر شکسته! به سختی سرم رو بالا آوردم و دست لرزون و بی حسم رو روی گردن و جراحتی که،
نمی دونستم چیه و به شدت می سوخت گذاشتم. عقلم کار می کرد، برعکس تن سر شدم. کارن اینجا بود، یادمه می خواست چی کار کنه. تو آخرین لحظه صدای پدربزرگم رو شنیدم و اون گرگ! کم کم تصاویر چیزهایی که دیده بودم، کاملا برام شفاف شد. به سختی شلوارم رو با یک دست پام کردم و روی پاهای سستم ایستادم. -با..با … فرهاد؟ صدای گرفته و آرومم رو خودم هم به سختی شنیدم. سرم گیج می رفت. نزدیک در دنیا دور سرم چرخید. به سختی به دیوار تکیه دادم که….